۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه

یاد من باش


هر آنجایی که هستی یاد من باش
به گاه عیش و مستی یاد من باش
وفادارم به دستانت تو هم گر
گرفتی گاه دستی ، یاد من باش
اگر آن چشم های مهربان را
به روی من نبستی یاد من باش
به دریا یا بیابان ، کوه یا دشت
بلندی یا که پستی ، یاد من باش
به یادت هست پیمان ها که بستیم ؟
گر عهدت ناشکستی ، یاد من باش
من اینجا مانده ام چشم انتظارت
تو گر با کس نشستی یاد من باش
چُنان من آن زمانهایی که مستم
به گاه می پرستی یاد من باش
من شوریده یادت هستم هر دم
به دل گر با من هستی یاد من باش

۲ نظر:

  1. من شوریده یادت هستم


    قشنگ بود هم شعر هم وبلاگ

    پاسخحذف
  2. بابا ایول...یادت نره یادش باشی

    پاسخحذف